معنای توحیـــــــــــــــد

بحثى آرام و زیبا در اثبات توحید و یکتاپرستى و محو انواع مختلف شرک

معنای توحیـــــــــــــــد

بحثى آرام و زیبا در اثبات توحید و یکتاپرستى و محو انواع مختلف شرک

روح و ارتباطش با انسان ( 6)


سلام بر روح القدس

و سلام بر همه ى خوانندگان و صاحب نظران مؤمن

تذکری که لازم است بارها تکرار شود اینکه خداوند علم و دانشی از خلقت " روح " نصیبمان نفرموده است.

پس در تمامی این بحثها قصدم این نیست که بمانند نمایش دانشگاههای غربی جلساتی خاص تشکیل داده و سخن از احضار روح شود!

روح به امر رب العرش است و هم اوست که او را با مأموریتهاى خاص بسوى زمین مى فرستد همانگونه که در شب خاص قدر بسوی زمین تشریف می آورد:

لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾ سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾سورة القدر

و کتاب الله تعالى شاهد دیدار محمدرسول الله علیه السلام با این روح مقدس است:

إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾

ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾

 فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾سورة النجم

اما چگونگی دیدار با این خلق عظیم را نمی دانیم همانگونه که چگونگی نفخ روح را ندانستیم.

اما عیب حقیقی در این ندانستنی ها نیست که این تقدیر خداوند عالم است.

عیب در این است که کتابهای مذهبی مملو از داستانهایی ست که خواننده را به وهمی غیرحقیقی عادت داده است!

وهم اینکه هر انسانی دارای " یک روح " است و این روح در وقت خواب یا مرگ از انسان جدا می شود!

کتاب "پرواز روح "سیدحسن ابطحی را بخوانید تا با این نوع وهم مذهبی بیشتر آشنا شوید!

خداوند سؤال مردمان در مورد " الروح " را شنید و پاسخ نیز چنین نازل شد:

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً ﴿85﴾سورة الإسراء

پس قصدم از این بحث داستان سرایی نیست بلکه اعتراف به این واقعیت که ما بیش از بیان خداوند چیزی از "روح "نمی دانیم.

و از "دمیدن روح خداوند در انسان " نیز جز دو مثال آدم و عیسى علیهما السلام نمى شناسیم پس بیش از این داستانهای مذهبی را باور نکنیم که دلیلی جز دانشنامه های هاخامان و صوفیان نیست.

روح و ارتباطش با انسان ( 5)

سلام دوستان

ابتدا باید به این واقعیت دقت شود که قرآن با بیانى صریح اعلان مى کند که جبریل علیه السلام همان شخصى بود که وحى را بر قلب محمد رسول الله علیه السلام نازل کرد:

قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّهِ : البقرة 97"

" قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ : النحل 102"

" نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ . عَلَى قَلْبِکَ : الشعراء 192".

و در قرآن کریم صفات و نامهاى جبریل را بیان نموده است:

وانه لتنزیل رب العالمین ﴿192﴾ نزل به الروح الامین ﴿193﴾ سوره شعراء

قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا وهدی وبشری للمسلمین ﴿102 سوره نحل

وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ... سوره شورى

و همین روح القدس بود که ملازم  عیسى علیهما السلام بود:

اذ قال الله یا عیسی ابن مریم اذکر نعمتی علیک وعلی والدتک اذ ایدتک بروح القدس ... سوره مائده

و همین روحى بود که بسوى مریم علیها السلام و الرحمة  آمد و بشارت آفرینش معجزه ى عیسى علیه السلام را همراه داشت :

  واذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکانا شرقیا ﴿16﴾ فاتخذت من دونهم حجابا فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا ﴿17﴾ قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا ﴿18﴾ قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا ﴿19﴾ سوره مریم

ومریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا وصدقت بکلمات ربها وکتبه وکانت من القانتین ﴿12﴾ سوره تحریم

  والتی احصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا وجعلناها وابنها آیة للعالمین ﴿91﴾ سوره انبیاء

سخن از تأیید و همراهى " روح القدس " ملازم پیامبران و مؤمنین :

اولئک کتب فی قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه ... سوره مجادله

و در آیاتى خداوند روح را با الف و لام معرفه نام برده که اشاره به همان " روح القدس " " روح الأمین " و " روحاً من أمر الله " یا روح الله مى باشد:

تعرج الملائکة والروح إلیه فی یوم کان مقداره خمسین ألف سنة (۴)سوره معارج

یوم یقوم الروح والملائکة صفا لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن وقال صوابا ﴿38﴾ سوره نبأ

ویسالونک عن الروح قل الروح من امر ربی وما اوتیتم من العلم الا قلیلا﴿85﴾ سوره اسراء

دوستانم ، روح کسى جز جبریل علیه السلام نیست که این نامها و اوصاف مبارکش را نام مى بریم:

روح الله ، روح الأمین ، روح القدس ، روح من أمرالله ، الروح .

علت اینکه کتابهاى باستانى مذهبی آلوده به مفاهیم غلط " روح " می باشد را دشمنان دین خدا بهتر می دانند! آنان به خوبی می دانند که مشوش و مخلوط کردن حقایق قرآنی باعث انحرافات خطرناکتر می شود که کمترینش همین فیلمها و افسانه هایی ست که درمورد اصطلاح غلط "ارواح مردگان "می سازند و مردم تصور می کنند "روح مردگان " شاهد و ناظر بر زنده ها هستند و نداهای " یاعلی ، یا زهراء یا ابالفضل ... " سرمى دهند!!

و همچنین عدم شناخت و تقدیر شخصیتی مبارک مانند جبریل علیه السلام که امیدم به درگاه الله تعالی این است که او را مؤیدم فرماید همانطور که خداوند او را مؤید مؤمنین معرفى فرموده است:

اولئک کتب فی قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه ویدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون ﴿22﴾ سوره مجادله

روح و ارتباطش با انسان ( 4)

سلام دوستان خوب و صمیمی

این آیات زیباى قرآنى را با هم با تدبر تلاوت کنیم :

یوم یقوم الروح والملائکة صفا لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن وقال صوابا ﴿38﴾

سوره نبأ

ویسالونک عن الروح قل الروح من امر ربی وما اوتیتم من العلم الا قلیلا ﴿85﴾

 سوره اسراء

رفیع الدرجات ذو العرش یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق ﴿15﴾ سوره غافر

وانه لتنزیل رب العالمین ﴿192﴾ نزل به الروح الامین ﴿193﴾ علی قلبک لتکون من المنذرین ﴿194﴾ سوره شعراء

قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا وهدی وبشری للمسلمین ﴿102﴾ سوره نحل

وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب ولا الایمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا وانک لتهدی الی صراط مستقیم ﴿52﴾ سوره شورا

اذ قال الله یا عیسی ابن مریم اذکر نعمتی علیک وعلی والدتک اذ ایدتک بروح القدس تکلم الناس فی المهد وکهلا واذ علمتک الکتاب والحکمة والتوراة والانجیل واذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنی فتنفخ فیها فتکون طیرا ...سوره مائده

ولقد آتینا موسی الکتاب وقفینا من بعده بالرسل وآتینا عیسی ابن مریم البینات وایدناه بروح القدس افکلما جاءکم رسول بما لا تهوی انفسکم استکبرتم ففریقا کذبتم وفریقا تقتلون ﴿87﴾ سوره بقره

اولئک کتب فی قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه ویدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون ﴿22﴾ سوره مجادله

تعرج الملائکة والروح إلیه فی یوم کان مقداره خمسین ألف سنة ﴿4﴾ سوره معارج

در تمامى آیات فوق سخن از نزول روح مقدس یا تأیید و همراهى اوست و روح مقدس کسیست که سخنان خداوند را با خود همراه دارد و به رسولان و نبیین مى رسانده است و همین روح عظیم است که بسوى ملایکه اوامر خداوند عالم را وحى مى فرستد و مقام این بزرگوار بالاتر از مقام ملایکه است و در هر جای قرآن با وصفی جدا مشخص شده است.

مقام و وصف او در این آیات زیبا نیز مشخص است:

 انه لقول رسول کریم ﴿19﴾

 ذی قوة عند ذی العرش مکین ﴿20﴾

مطاع ثم امین ﴿21﴾ سوره تکویر

در روایاتهاى ناصحیح ناتاریخى و جعلى که دستان پلید یهود از دورو بر دیده می شود ، سعى در اخفاى شخصیت حقیقى جبریل علیه السلام شده است و البته قرآن نیز دشمنى آنان علیه جبریل علیه السلام را برملاساخته است:

من کان عدوا لله وملآئکته ورسله وجبریل ومیکال فان الله عدو للکافرین ﴿98﴾

 سوره بقره

تأمل برانگیز است که در قرآن کریم می بینیم ذکر جبریل علیه السلام ملازم با ذکر خدا و پیامبران و جدا از ملایکه بیان شده است. و سخن از عداوت با خدا و رسولانش امری معروف است اما نام جبریل در این میان نشانه از عظمت مقام و اهمیت این شخصیت است و سخن از عداوت بصورت خاص و مشخص بیان شده است.

و در این آیه ی سوره تحریم نیز ذکر جبریل بصورت خاص بیان شده و ملازم با ذکر خداوند سبحان:

 ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما وان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه وجبریل وصالح المومنین والملائکة بعد ذلک ظهیر ﴿4﴾ سوره تحریم

و این دلیل بر اهمیت همراهی و تأیید جبریل علیه السلام است که ملازم رسولان و مؤمنین خاص مى باشد.

روح و ارتباطش با انسان ( 3)

سلام دوستان

به این سؤال دقت فرمایید:

یسئلونک عن الروح ... تو را می پرسند درباره ی " الروح " ...

قل الروح من أمر ربی و ما أوتیتم من العلم الا قلیلا ...

 بگو " الروح " از سوی فرمان پروردگارم است و جز اندکی دانش در این مورد داده نشده اید.

بیاییم بسوی واژه ی " روح ، الروح " در قرآن جستجو کنیم .

خواهیم دید در تمامى آن آیات منظور " جبریل علیه السلام " و وحى نازل شده توسط او بسوى رسولان است.

به این آیه دقت فرمایید:

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِاِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ اَمْرٍ. الآیة

و روح الأمین یا روح القدس یا " الروح " جبریل علیه السلام است که شخصیتى فوق ملائکه دارد و براى همین با وصف جدا به نام " الروح " معرفى شده است.

و در ادامه ى بحث خواهیم دید این " روح " مورد نظر همان روحیست که خداوند با معرفى کامل در شخصیت جبریل علیه السلام نمایان نموده است.

جبریل همان روحى بود که بسوى مریم صدیقه علیهاالسلام نازل شد و بصورت یک انسان و مأمور دمیدن " نفخ " در لباس مریم صدیقه شد تا خلقت " عیسى علیه السلام " به امر خدا صورت یابد.

و چون خداوند تشبیه خلقت آدم و عیسی را مثل هم معرفی فرموده است درست بمانند خلقت آدم " ... و نفخت فیه من روحی " بود.

مختصر کلام دوستانم

نفخ روح یا دمیدن روح فقط در خلقت ۲ انسان صورت گرفته و بس!

و آن ۲ انسان آدم و عیسی علیهما السلام بودند.

در خلقت انسانهای دیگر سخن از نفخ روح نیست حتی خلقت بقیه ی پیامبران بمانند بقیه ی انسانها که از نطفه و سپس تکامل به خلقت کامل انسان در رحم مادر صورت گرفته و نفخ روحی صورت نگرفته است.

هرگاه خداوند از جان انسانها سخن می فرماید از اصطلاح " نفس " یاد فرموده است نه " روح ".

... الله یتوفی الأنفس حین موتها ... الآیة ... خداوند جانها برمی گیرد در وقت مرگشان ...

و باز دوستانم هرجا سخن از مرگ آمده جز سخن از " نفس " یا " أنفس " نیامده است.

یعنى در تمامى انسانها فقط " نفس " است که حامل شخصیتى فرد است که در کالبد جسد ظاهر مى شود و در وقت مرگ فراخوانده می شود درحالیکه کالبد خاکی در زمین می ماند...

در خطاب به نفس فرد مؤمن :

... یا أیتها النفس المطمئنة ، إرجعی الى ربکِ راضیة مرضیة ... الآیة

و در معرفى انواع " نفس بشرى " :

نفس ملامت کننده : ... فلاأقسم بالنفس اللوامة .... الآیة

نفسى که به بدى شدیداً تمایل دارد و فرمان بدى صادر مى کند:

إن النفس لأمارة بالسوء الا ما رحم ربی ... الآیة

بله دوستانم

سخن از " نفس " است درحالیکه ما عادت کردید روح را ملازم خود شناخته و تصور کنیم در جنین آدمى در ماه ۴ نفخ روح مى شود!

این فرهنگ خلاف قرآنی از تسلیم شدن دربست به روایات سرایان منتشر شده است که به قول فلان امام و فلان راویان در کتابهای غیرقرآنی ثبت شده بود و هنوز اثراتش در اذهان باقیست ...

 

روح و ارتباطش با انسان ( 2)

سلام دوستان به ادامه ى بحث " انواع وحى و شخصیت جبریل علیه السلام  " توجه فرمایید.

چگونگی نزول وحی:

گفتیم وحی معنایش اتصال بین دو عالم مختلف بین الله تعالی و انسان است و خداوند در سوره ی شوری انواع وحی را معرفی فرموده است:

وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ اَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ اِلَّا وَحْیًا اَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ اَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِاِذْنِهِ مَا یَشَاء اِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ . الآیه 51

راه اتصال چنین معرفی شده است:

1-   وحی

2-    من وراء حجاب

3-    فرستادن رسولى از ملایکه .

و وحی مباشر یا سخن مستقیم براى نبی الله موسى علیه السلام بوده است که در کنار درختى مبارک در طور سیناء بود و وحى بواسطه ى فرشته یا رسول در نزول قرآن بوده است و شاید هم تمامى 3 انواع وحى براى تمامى انبیاء علیهم السلام رخ مى داده منتها با تفاوت درجه و اندازه :

 "إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ : السناء 163"

مسئله ى وحى شفوی و وحى مکتوب ( کتاب ) :

نزول وحى بر موسى علیه السلام قبل و بعد از نزول " ألواح تورات " وجود داشت و در مورد محمد نبی الله علیه السلام هم وحى بصورت متفرق در مواقف مختلف مانند قصه ى بدر " الأنفال 7 " و در غزوه ذات العسرة " التوبة 118 " و در ارتباط با زوجات نبی " التحریم 3 ، الأحزاب 37 " نازل میشد ولى " کتاب مقدس قرآن " مهیمن بر آن وحى مى بوده است زیرا بر اساس همین کتاب قرآن است که مردم در روز قیامت مورد محاسبه واقع خواهند شد و کسى مسئول غیرآن نیست .

قرآن کریم  یکباره نازل شده و سپس بصورت متفرق برای تذکر و تیسیر و تثبیت برای مؤمنین.


به این آیات دقت فرمایید:

"الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ : الکهف 1"

"وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ : النحل 89"

"أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ : العنکبوت 51"

یعنى قرآن به ما اطلاع مى دهد که این کتاب " قرآن " بصورت کامل بر رسولش نازل شده است و در همین حال بر اساس حوادث و مواقف بر زبان و ذاکره اش بصورت متفرق نازل مى شده است.

" وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً : الإسراء : 106

و چون در وقت نزول متفرق آیات ، رسول الله بقیه ى آیات را متذکر میشده و عجله در ترتیل مى نموده خداوند به او فرمود:

وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ. وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا  طه : 114

یعنى عجله در قرائت قرآن نکن تا وحى آن تمام شود . و منظور از " علما " در این آیه " قرآن " است زیرا او علم را از جبریل مى آموخت:

 عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى : النجم : 5

و جالب است که در سوره ى " طه " رقم آیه " 114 است که اشاره به تعداد سوره هاى قرآن است که با رسیدن به 114 تمام و کامل مى شود.

این آیه نیز تذکر خداوند به رسولش بود:

لاتحرک به لسانک لتعجل به إن علینا جمعه و قرآنه فإذا قرأناه فاتبع قرآنه ثم إن علینا بیانه . القیامة

یعنى رسول خدا نبایستى زبانش را با تردد و ذکر آیاتى که در ذاکره اش است به نهایت آیات شتاب  نماید زیرا خداوند با یقین تأکید فرموده که حفظ و جمع و قرآنش به عهده ى خودش است یعنى قرآن خودش مفسر خودش است و حاجت به بیان اضافى ندارد.

پس قرآن همچنان بصورت متفرق بارها بر زبان و قلب رسول الله نازل میشد  تا نهایت تکمیل دین :

"الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا : المائدة 3"

چگونگی نزول قرآن  بصورت کتاب کامل در شب قدر؟

در ابتدای سوره ی دخان خداوند فرماید:

" حم . وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ . إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ .".

و در اثبات حقیقت نزول قرآن بصورت کتاب کامل و مبین آیات بسیاریست.

کى و کجا قرآن نازل شد؟

معراجی وجود نداشت بلکه فقط اسراء !

و رسول خدا به آسمانها نرفت بلکه جبریل بود که به زمین نزول کرد و با این انسان برگزیده ملاقات نمود:

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى، ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى.

یعنی جبریل بود که پایین آمد و نزدیک محمد شد در حالیکه در افق بالا بود . و آنقدر نزدیک شده که " قاب قوسین او ادنی " به اندازه ی قاب دو قوس یا نزدیکتر شد.

و باز خداوند خبر داد که :

وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى : النجم : 13

بار دیگر هم جبریل پایین آمد و محمد او را دید. چرا خداوند نفرمود: لقد رآه مرة أخرى ؟ او را یکبار دیگر هم دید؟

چون دیدن  باردیگر امکان داشت تصور شود که در آسمان صورت گرفته درحالیکه " نزلة أخرى " شکى باقى نمی گذارد که باردیگر جبریل پایین آمد.  و در همه ی احوال خبری از معراج " بالارفتن رسول بشری " نیست بلکه خبر از " نزلة " پایین آمدن جبریل ملک است.

و آثار باستانی مذهبی متناقض و مخالف همند و گاهی دیگری را نقض می کند و خبرهای روایی معراج گاهی مخالف اسراء و بعضى نیز خبر از سفرى در خواب مى دهند ! درحالیکه اگر سفرخواب بود که همه ی بشر در خواب به سفر می روند و اعجازی در آن نیست که کفار قدعلم کرده و ایرادگیرند!

 پس سفر رسول الله از مسجدالحرام به مسجدالاقصی بوده و در این سفر آیات بزرگ خدایش را می بیند ...

ادامه إن شاءالله ...